Web Analytics Made Easy - Statcounter

اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه می‌گوید: شورای ائتلاف، شورای وحدت، جبهه پایداری و دیگران در انتخابات اسفندماه به فهرست واحد نمی‌رسند.

به گزارش خبرآنلاین، «اصولگرایان با یک فهرست وارد انتخابات مجلس نمی‌شوند.» این نکته اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه با توجه به حال و هوای جلسات این روز‌های اصولگرایان مطرح می‌کند و حتی اعتقاد دارد که سرفهرست‌ها هم شخصیت محور نیست و قرار نیست یک سرفهرست وجود داشته باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی عملکرد مجلس فعلی را قابل قبول نمی‌داند و با اینکه اصرار دارد نباید ریاست قالیباف بر مجلس را پادگانی ارزیابی کرد این را می‌گوید که رضایت از ریاست قالیباف بر مجلس محسوس نیست.

بادامچیان که احتمال سهم خواهی برخی اصولگرایان در لحظه آخر را بعید نمی‌داند، وقتی صحبت به اصلاح طلبان می‌رسد آن‌ها را طرد شده و مردود می‌داند.

این چهره سیاسی اصولگرا عملکرد دولت و مجلس درحوزه اقتصاد را قابل قبول نمی‌داند و تاکید بر تحول دارد.

مشروح گفتگوی دبیرکل حزب موتلفه در ادامه آمده است؛

آقای بادامچیان! این روز‌ها حال و هوای جلسات و نشست‌های اصولگرایی را معطوف به یک لیست می‌بینید یا پیش‌بینی می‌کنید اصولگرایان با چند لیست وارد عرصه انتخابات شوند؟

در نزدیکی انتخابات بحث اصلی جلسات اعم از اصولگرا، غیراصولگرا، اصلاح‌طلب و همه گروه‌ها بحث لیست است و در این مورد صحبت می‌کنند. در مورد اینکه ما به فهرست واحد برسیم، گفتنی است دو نوع فهرست واحد داده می‌شود. یکی زمانی که افراد با هم شورایی تشکیل دهند و جبهه‌ای مثل جبهه آبادگران ایران اسلامی یا جبهه اصلاحات، بر سر توافقی که روی اسامی دارند، به یک فهرست واحد مشترک می‌رسند.

قبلا این کار انجام می‌شد، مثلا در دوران مرحوم آقای مهدوی کنی و آقای عسگراولادی رحمت الله علیهما اینگونه عمل می‌شد، اما الان دیگر این کار انجام نمی‌شود و بعید هم است که انجام شود؛ زیرا فرصتی تا انتخابات نمانده و طبعا اینکه تشکل‌ها دور هم بنشینند و بعد فهرست واحد بدهند، بعید است؛ لذا این نوع وحدت شورایی بین تشکل‌ها و فهرست برخواسته از این وحدت شورایی میسر نیست.

ممکن است که ما به دو نوع فهرست برسیم؛ یک فهرست واحد؛ که همه تشکل‌ها افراد خودشان را مطرح کنند. مثلا ۱۰ تا تشکل هستند، ۳۰۰ نفر معین کنند و بعد همه سران تشکل‌ها با همه بنشینند از این ۳۰۰ نفر یک فهرست واحد ۳۰ نفره مشخص کنند. این لیست هم براساس شاخص‌ها و ارزش‌ها تعیین می‌شود، مساله ارجح و اصلح بودن و افضل بودن است یا اینکه نه، فهرستی براساس بده‌بستان‌های سیاسی یا اصلا یک تفاهم و تعامل سیاسی بیرون بیاید که در همه جای دنیا مرسوم است. یک حزبی که اکثریت کامل را ندارد، طبعا با احزاب حتی کوچک تفاهم می‌کند تا اکثریت کرسی‌های مجلس را به دست بیاورد.

شورای ائتلاف، شورای وحدت و جبهه پایداری و دیگران به فهرست واحد نمی‌رسند

مثلا آقای حدادعادل اخیرا عنوان کردند به زودی لیست ۳۰ نفره شورای ائتلاف در تهران را معرفی می‌کنند یا شورای وحدت همینطور، یا آقای محصولی پاسخی مبهم درباره لیست مستقل یا مشترک پایداری دادند، با این شرایط فکر می‌کنید چقدر امید به لیست واحد وجود دارد؟

به فهرست واحدی که برخواسته از اینکه شورای ائتلاف، شورای وحدت، پایداری و دیگران دور هم بنشینند و بر روی آن توافق کنند، نخواهند رسید. اما هرکدام می‌توانند فهرست خودشان را بدهند و براساس شاخص‌ها و آن معیار‌هایی که خودشان تنظیم می‌کنند، بگویند که این ۳۰ نفر لیست ما هستند و به آن‌ها رأی بدهید.

یک نوع دیگر این است که ممکن است به یک فهرست واحد نسبی برسند، یعنی ۲۰ نفر را همه با هم تفاهم کنند و هر گروهی برای خودش ۱۰ نفر را بدهد؛ بنابراین این دو احتمال وجود دارد، ولی احتمال اولیه که شورا‌ها با هم بنشینند و یک لیست بدهند وجود ندارد.

در این انتخابات تکثر فهرست‌ها را داریم

برنامه شورای وحدت برای این دوره چیست؟ یعنی در چه شرایطی در ائتلاف قرار می‌گیرند و در چه شرایطی.

شورای وحدت کوشید که همه با هم باشند و وحدت کنند؛ اما در این دوره از انتخابات این تحقق نیافت. مجموعه افرادی که آمدند، خودشان را با عناوین مختلف مطرح می‌کنند و این یک نوع تکثر است. من از چند ماه قبل هم که همه دوستان پرسیدند، گفتم ما در این دوره تکثر داریم. حالا تکثرمان یا به صورت آن وحدت نسبی است یا به صورت فهرست‌های متعدد است که احتمالا با رقابت‌های این دوره، رقابت گسترده می‌شود و به نظرم چند فهرستی خواهد بود.

در عالم سیاست هیچ چیزی ناممکن نیست حتی سهم خواهی

برخی اصولگرا‌ها احتمال سهم‌خواهی برخی چهره‌ها را مطرح می‌کنند. فکر می‌کنید این بار هم مثل انتخابات ۹۸ ممکن است لحظه آخر طیفی از اصولگرایان با سهم گرفتن به یک لیست واحد رضایت دهند؟

در عالم سیاست هیچ چیز ناممکن نیست؛ یعنی حتی سازش‌های برخلاف اصولی که مجموعه به آن معتقد است، ممکن است رخ دهد، گاهی هم با عنوان اینکه مثلا دفع شر بیشتر با شر کمتر و این مصلحت‌اندیشی‌ها را ممکن است شاهد باشیم. باید حوصله کرد، چند هفته بیشتر تا انتخابات نمانده است.

شما یک زمانی از عبارت «بچه‌شلوغ‌کن»‌ها برای پایداری‌ها استفاده می‌کردید. فکر می‌کنید جریان اصولگرا چقدر این روز‌ها از جانب بچه‌شلوغ‌هایی که حالا تعدادشان هم ظاهرا در این مجلس بیشتر شده، در معرض تشتت و چنددستگی قرار بگیرند؟

آن عبارت را یادم نیست، اما اگر گفته‌ام خب حالا یک مقدار شلوغ کرده باشند هم الان بچه‌ها بزرگ شدند و، چون بزرگ شدند دیگر این اصطلاح را به کار نمی‌بریم.

و الان فکر نمی‌کنید مجددا بخواهد یک اتفاق این چنینی بیافتد؟

بله، اختلاف و بحث در مسئله انتخابات همیشه بوده است. ممکن است یک گروهی با هم تا یک روز مانده به انتخابات به تفاهم رسیده باشند و آن روز آخر تفاهم بهم بخورد. در عالم سیاست یک امر تثبیت شده قطعی هیچ وقت وجود ندارد. همیشه منافع و مصالح و فضا‌ها و نوع توافق‌ها و تفاهم‌ها بر آن حاکم است.

رضایت خاطر از ریاست قالیباف بر مجلس محسوس نیست

برخی ریاست آقای قالیباف را پادگانی می‌دانند. فکر می‌کنید قالیباف در جایگاه ریاست مجلس اصلا موفق بود؟

من از این عبارت‌ها خوشم نمی‌آید و عبارت «پادگانی» هم به کار نمی‌برم. هر دوره مجلس یک رئیس داشته و رئیس هم منتخب نمایندگان ملت است. نمایندگان ملت هم در این ۱۱ دوره همه با رای آزاد مردم رای آوردند. ممکن است یک کسی بگوید محدودیت‌ها و ردصلاحیت‌ها موجب شده که خب حالا آن رای کامل را نداشته باشند، ولی بالاخره انتخابات آزاد است و در این ۱۱ دوره همه تیپ نماینده در مجلس بوده اند. یک زمانی هم به دروغ گفتند که می‌نویسند فلانی می‌خوانند ناطق و معلوم شد نخیر، همان فلانی را محاسبه کردند و نظام هم همان را انجام داد.

طبیعتا اداره یک مجلس ۲۹۰ نفره آن هم در یک کشوری مثل ایران یک کار ساده‌ای نیست. بله؛ در بعضی از کشور‌ها همه حزبی هستند مثل کشور‌های کمونیستی یا کشور‌های سرمایه‌داری. خب این‌ها دو حزبی و سه حزبی هستند. با هم هستند. اما در ایران هم نماینده حزبی هست، هم غیرحزبی و هم جمعی و هم منفرد.

همه جوره نماینده در مجلس است. خب این‌ها کسی را انتخاب می‌کنند که رئیس‌شان باشد. هر کدامشان هم نسبت به او این بحث را دارند، چند بار هم می‌گویند و در هر دوره‌ای تکرار می‌شود توسط یک نفر که آقای رئیس! شما هم یک نماینده مثل ما هستی. صبح هم رای ندهیم، تو دیگر رئیس نیستی. ولی در طول این مدت بالاخره رؤسا سعی می‌کنند خودشان را مقبول نشان بدهند و کار کنند. من واقعا فکر می‌کنم آقای قالیباف یک مدیر لایق بود در نیروی انتظامی که بود.

در کار‌های اجرایی خوب بودند و ..

بسیار خوب بودند و همه هم این را قبول دارند. در مجلس، اما آن رضایت‌خاطر چه در درون مجلس و چه در بیرون مجلس از ایشان محسوس نیست. اما در مورد اینکه آقای قالیباف زحمت کشیده و یکی از رؤسای ۴ سال قوه‌مقننه است و باید مورد احترام باشد حرفی نیست.

برخی می‌گویند نمی‌توان به کارنامه ایشان نمره قابل قبول داد.

خب این نظر شماست و این موضوع نسبی است، در چه شرایطی ایشان این نمره را می‌گیرد؟ فرق می‌کند از این بابت که مجلس در شرایط ویژه باشد یا عادی. من معتقد هستم که بهتر است الان هم که پایان دوره است بیشتر نگاه مثبت داشته باشیم تا نگاه منفی.

اصلاح طلبان طرد و مردود شده‌اند

شرایط اصلاح‌طلب‌ها و اعتدالیون را در این انتخابات چطور می‌بینید؟ با توجه به اینکه کاندیدای شاخصی ندارند فکر می‌کنید رقابتی بین راست و چپ و اعتدال شکل می‌گیرد یا رقابت اصلی فقط بین طیف اصولگرایان خواهد بود؟

در جریان اصلاح‌طلب برخی احزاب شان شرکت می‌کنند و بخش‌هایی هم تحریم می‌کنند. آن‌ها هم مجموعه‌ای از مردم همین مملکت هستند و زمان‌هایی هم توانستند به مردم وعده‌ها و وعید‌هایی بدهند. به تدریج مشخص شد که آن چیزی که می‌گویند نیستند و به تدریج هم اصلاح‌طلب‌ها رو به افول رفتند. حتی در مجلس سوم که هنوز این حرف‌ها خیلی نبود، این‌ها نتوانستند موفق باشند، به گونه‌ای که بعدش مجلس چهارم کاملا عکس این‌ها شد.

یا در مجلس ششم این‌ها طوری عمل کردند که عملکردشان موردپذیرش مردم اصلا قرار نگرفت. حالا بعضی‌وقت‌ها نسبی و بعضی‌وقت‌ها قبول می‌شوند. اما این‌ها به کل طرد و مردود شدند. در این سال‌ها هم دو دولتی که داشتند چه در دوم خردادی‌ها نتوانستند پیش ببرند و چه در دولت اعتدالی که نتوانستند.

دوم خرداد هیچ خوب نبود. چرا من بگویم؟ روزنامه شرق امسال خاطرات آقای هاشمی که در سال ۱۳۷۹-۸۰ را منتشر کرده بود و خودش نوشته بود. این آخرین دور اول آقای خاتمی است. نگاه کنید از عبدالله نوری بهش اعتراض دارد تا بقیه.

اصلاح‌طلبان رد شدند، چه کنیم؟

ولی در همان دوران مثلا در مباحث دیپلماتیک بحث گفتگوی تمدن‌ها پیش آمد، یا اجلاس سران کشور‌های اسلامی در تهران برگزار شد، روابط منطقه خوب بود، رفت و آمد‌های دیپلماتیک به ایران زیاد بود و ...

گفتگو یک آب‌نبات بود که گذاشتند دهن آقای خاتمی. نه اینکه من صددرصد منفی ببینم، هیچ‌کدام از دولت‌های ۴۵ سال را من منفی نمی‌بینم. هر دولتی سرکار آمده خواسته کار کند با. نخواسته کار نکند و از طرف مردم رد شود. ولی اصلاح‌طلبان رد شدند چه کنیم؟

من در این ۱۲نامه‌ای که برای مدیرمسئول روزنامه شرق نوشتم، ۱۱ نامه‌اش را مدیرمسئول محترم روزنامه شرق همراه با پاسخ خودشان را چاپ کردند. خیلی چیز خوبی بود، با ادب و احترام حرف‌هامان را زدیم و بحث‌هایمان را کردیم. هیچ می‌دانید که اصلاح‌طلبان تا به الان اصلاحات را تعریف علمی و سیاسی نکردند؟ چون تعریفی ندارند. بگویید شما چه می‌خواستید؟ به چه رسیدید؟ و به کجا رسیدید؟ و چه می‌خواهید؟

همیشه در حال یک حالت ادعایی؟ زمانی من از آقای خاتمی پرسیدم که جامعه مدنی در ایران چیست که شما می‌گویید؟ این جامعه مدنی همان جامعه مدنی قبلی است که در لغت‌نامه ما است؟ نشر قطره آمده از ۲۲ نفر مصاحبه گرفته، کتابش را دارم. ۲ نفر از ماست یکی من و آقای محمدجواد لاریجانی، باقی همه از آن تیپ‌های دیگر.

من از همان اول نوشتم جامعه مدنی را تعریف کنید؟ آخر هم نتوانستند. آقای خاتمی آمد گفت مقصود من از جامعه مدنی، جامعه مدنی سرچشمه‌گرفته از مدینه‌الرسول است. به ایشان در همین کتاب حمله کردند، همین دوستان اصلاح‌طلب؛ که مدینة‌الرسول مال هزار و خورده‌ای سال قبل بوده، الان جامعه مدنی یعنی جامعه غیردینی. جامعه مدنی برای چه جامعه غیردینی باشد؟ جامعه مدنی یعنی جامعه‌ای مدرن و با تمدن. چه ربطی به بی‌دین و بادین بودن دارد؟ من اینجا برای آقای مدیرمسئول شرق هم نوشتم شما یکبار تعریف کنید؟ آخرش نتوانستند. بالاخره من نوشتم که من تعریف می‌کنم، اگر تعریف من غلط است تصحیح بفرمایید. اصلاحات به این معنا واژه‌ای است، اصلش حرف خوبی است، اما از زمان آقای میرزاصالح شیرازی فراماسونر دوران فتحعلی‌شاه به بعد، هر استعمارگر و فراماسونر و گروه غرب‌زده و غرب‌گرایی هرکاری خواسته کند اسمش را گذاشته اصلاحات.

آقای فتحعلی آخوندزاده ضداسلام و ضدخدا که کمونیست است می‌گوید اصلاحات، رضا شاه هم می‌گوید اصلاحات، محمدرضا شاه می‌گفت اصلاحات ارضی و ۱۹ ماده اصلاحات، شما هم می‌گویید اصلاحات. خب پس یک اصطلاح داریم که گرچه واژه‌اش فارسی است، اما مفهوم و بازتاب و پیامدش همه غرب‌زدگی است و همه‌چیز غربی‌ها است، هیچ با فرهنگ ایران و اسلام هماهنگی ندارد.

گفتم یک اصلاحات هم داریم که از دوم خرداد شروع شده، این اصلاحات وارداتی نیست و داخلی است. این‌ها هم به تبعیت آنها، اما همین اصلاحات داخل ایران غرب‌زده است. مرحوم آقای جلال آل احمد در کتاب غرب‌زدگی می‌گوید: غرب‌زدگی یعنی سیستم گندم میکروب کشنده است، ظاهرش گندم است باطنش کشنده است.

خب شما بیایید بگویید نه این غلط است و ما غرب‌زده نیستیم و اصلاحات برخاسته از متن اسلام پیامبر و از متن خط امام خمینی است. اثبات کنید ما از خدا می‌خواهیم. شما که اصلاحات بر این نظام جمهوری اسلامی را هم نمی‌خواهید. چون تعریفش نمی‌کنید.

بعد به قول خودتان به شکل اپوزیسیون درآمدید. این دوره هم ببینید روزنامه‌های اصلاح‌طلب هرچیزی می‌نویسند منفی است. به قول حافظ شیرازی: عیب می‌جمله چو گفتی هنرش نیز بگو نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند؟

ببینید واقعیت این است که هنوز اصلاحات تعریف‌شده نیست و، چون خودشان نمی‌دانند چه می‌خواهند؟ و، چون جریان‌شان نمی‌داند چه باید بگوید؟ و، چون هیچ حرفی برای گفتن ندارند. این‌ها الان حرف دارند؟ درباره مشکلات اقتصادی چه حرفی دارند؟ بروید با آمریکا و اسرائیل بسازید مشکل حل می‌شود. بروید برجام را قبول کنید.

دولت‌ها دوست دارند مجلس همراه‌شان باشد

دوم اینکه معلوم شده که این‌هایی که رفتند برجام امضا کردند، نظام میدان داد و مقام رهبری هم مشکلی نداشتند و تأیید هم داشتند و هیچ‌وقت با آقای ظریف و تیمش برخورد نکردیم. اما این مسأله برجام هم تهش آقای ترامپ بیرون رفت. خب چه شد؟ پس بنابراین نه اصلاح‌طلبی خیلی جایی در بین ملت ما دارد و نه اصلاح‌طلب اعتدالی و نه میانه‌رو‌های غربگرا. جایی در ایران دارند.

برخی معتقد هستند که دولت دوست دارد کاندیدا‌های مورد وثوق خودش را وارد مجلس کند. این ادعا تا چه حد صحت دارد؟

این یک خواسته است، اما تحقق اش چقدر است؟ دولت آقای بنی‌صدر به دنبال این بود که مجلس اول را بگیرد. من خودم طرف صحبت با آن‌ها بودم و شبانه‌روز با هم بحث کردیم، با اسلامی و تقی‌زاده در جامعه روحانیت که خاطراتم را جدا نوشتم.

دولت‌های دیگر هم همین‌طور است، همه علاقه‌مند هستند که مجلس همراهشان باشد. حالا این به دو بخش است: یک بخش به خاطر این است که کسی بگوید این‌ها می‌خواهند سلطه قدرت‌طلبی را به دست بیاورند که در ایران خیلی نیست. چون معتقد هستند آنچه که در ذهن خودشان است را اجرا کنند، از آقای هاشمی، آقای رجایی، آقای خاتمی، آقای احمدی‌نژاد، آقای روحانی همگی می‌خواستند سیاست خودشان را اجرا کنند.

دولت‌ها مایل هستند مجلس با آن‌ها هماهنگ باشد. مصلحت نظام هم این نیست که مجلس و دولت با هم اختلاف داشته باشند؛ لذا مقام معظم رهبری حتی در مواردی در دولت احمدی نژاد نمایندگان مجلس که اکثریت آقای احمدی‌نژاد را قبول نداشتند و حتما استیضاحش می‌کردند بخاطر توصیه آقا همراهی می‌کردند.

آقا می‌فرمودند مردم که رأی دادند، رأی مردم برای ۴ سال است و تا چهار سال باید حکومتش را بکند و مراقبش هم هستند، نه اینکه نباشند؛ بنابراین اینکه دولت‌ها این را بخواهند، همه دولت‌ها این را می‌خواهند. اما آیا میسر می‌شود؟ نه.

برای اینکه بنی‌صدر دیدیم نشد. تیپ مجلس آقای خاتمی بعد از اینکه رفت، مجلس هفتم آنطور شد. آقای احمدی‌نژاد و... در همین دوران آقای خاتمی مجلس هفتم شکل گرفته، یعنی درست مخالف آنکه او می‌خواسته است. در دوره آقای احمدی‌نژاد هم همینطور.

شریان و پایداری فهرست خودشان را می‌دهند

این دولت با توجه به اینکه پایداری‌ها و شریان را دارد. کاندیدا‌های مورد وثوق خودش را در قالب شریان و پایداری می‌تواند وارد مجلس کند؟

آن‌ها که ابزار دولت نیستند. طرفدار دولتند، ولی ابزار نیستند، مستقل هستند. خودشان فهرست‌های خودشان را می‌دهند.

در این انتخابات سرفهرست نداریم زیرا...

اینکه اسم آقای قالیباف و آقاتهرانی و آقای باهنر را به عنوان سرلیست مطرح است...

چرا لیست؟ فارسی را پاس بدارید و بگویید سرفهرست. در این دوره اصلا مجموعه‌هایی که دارند کار می‌کنند سرفهرست ندارند. چون سرفهرست‌شان آن گستره را ندارد که بتواند اداره کند و به همین علت احتمالا چهره‌های گوناگون در فهرست‌های گوناگون حضور دارند. حالا بعضی‌هایشان همه با هم سرفهرست هستند مثل ما.

فکر می‌کنید این‌ها به اختلافاتی هم برسند؟

بستگی دارد به اینکه فهرست‌هایشان را چطور تنظیم کنند و اوضاع چطور پیش برود. بله احتمالا یک فهرست واحد درنمی‌آید.

نوبخت مرد خیلی خوبی است

به نظر شما از این چهره‌هایی که فرمودید که اسم‌شان را نبریم، شاخص و بهترین‌شان کدام است؟

همه‌شان خوب هستند. همه مردم این سرزمین هستند. شما فکر می‌کنید آقای نوبخت بد است؟ نه ایشان هم مرد خیلی خوبی است.

به عنوان سرلیست لیست اصولگرایان.

عرض می‌کنم من سرفهرست را بیشتر شخصیت‌زدگی می‌یابم.

شما اخیرا به اختلاف بین آقای محصولی و آقاتهرانی...

نمی‌خواهم به اختلافات اشاره کنم. آن یک بحثی، خبرنگاری اضافه کرده بود و نوشته بود.

اکثریت نمایندگان مجلس فعلی رأی نمی‌آورند

آیا مجلس فعلی در حد انتظارات اصولگرایان ظاهر شد؟

نه، نبود. به همین علت است که به احتمال قوی اکثر این‌هایی که در این مجلس هستند رأی نمی‌آوند؛

و چشم اسفندیار این مجلس از نگاه شما چیست؟

اقتصاد؛

و راهکار شما؟

راهکار برای این قضایا، یک تحول است. یعنی اینکه رهبری عظیم انقلاب اینقدر هوشمند بحث تحول را مطرح کردند. تحول در انقلاب نیست، انقلاب در انقلاب که نمی‌کنند. تحول یعنی از این حالت به حالت دیگر. تحول غیر از اصلاح است، غیر از ترمیم و تغییر است.

تحول یعنی حال عوض شدن و یک حالت دیگری اصلا پیدا می‌کند؛ بنابراین الان نظام ما در مرحله گام دوم قرار دارد. بعد از ۴۰ و خرده‌ای سال که زیربناهایش را ساخته، مبانی اقتصادی‌اش را محکم کرده و یک دلار عقب‌افتادگی خارجی ندارد. واردات و صادراتش در حد ۵۰میلیارد دلار با هم تطبیق دارد. حضورش در بریکس و شانگ‌های و... را می‌بینید. این دولت را می‌بینید با حفظ ارزش‌هایش حتی با عربستان هم تعامل برقرار می‌کند.

اینطور نیست که بخواهد برخورد کند. طبعا آن‌ها هرکدام یک مشکلاتی دارند که آن چیزی را که خودشان می‌خواهند نمی‌توانند بگویند و یک مقدار تحت‌تأثیر خارج از خودشان هستند. پس بنابراین ملاحظه می‌کنید که ما بعد از ۴۰ و خرده‌ای سال که حالا نیروی ماهر و تحصیلکرده داریم؛ سال ۵۷ چقدر دانشجو داشتیم؟ ۲۰۰ هزار نفر. الان چقدر داریم؟ بالای ۲۰میلیون نفر تحصیلکرده دارای مدارج عالیه و دکترا و مهندسی و آیت‌الله داریم.

تجربه آموختیم ۴۰ و خرده‌ای سال، ۸ سال جنگ، با این قدرت و اقتدار و پختگی، در همین موضوع غزه ببینید تهران چقدر پخته عمل کرده؟ و آمریکا چقدر احمقانه عمل کرده است که آمده خودش را با یمن رودررو کرده و حالا با ائتلاف اتحادیه اروپا جلوی یمن را بگیرد. بابا یمن که قدرت نیست. شما ملاحظه می‌فرمایید که با این وضع و اقتدار و موقعیت، با اینکه وعده دادیم حقوق اینقدر اضافه، اینقدر کم، اینقدر بازنشسته و... علاج‌کننده نیست.

نه دولت در حوزه اقتصاد خوب کار کرده نه مجلس

پس می‌توانیم بگوییم مجلس یازدهم در حوزه اقتصادی زیاد خوب عمل نکرده؟

نه فقط مجلس. دولت نیز در بخش اقتصادی زیربنایی خوب عمل کرده در بخش اقتصادی معیشتی واقعا خوب عمل نکرده است. این گرانی‌های روزمره برای چه چیز است؟ به چه دلیل؟ حتی زمانی که دلار هم ثابت باشد، همین سیاست ارزی را نگاه کنید. ما همین الان هم که واردات و صادرات‌مان برابر است و نفت هم داریم می‌فروشیم؟ چرا ارز ما دچار نوسان است؟ برای اینکه آن سیاست دقیق علمی قوی بر او حاکم نیست. وگرنه دلار که پول روزمره کشور نیست. دلار پولی است که ما برای کالا‌های خارجی یا تعهدات خارجی‌مان باید بدهیم. مگر چقدر ما تعهدات خارجی داریم؟ چقدر دلار داریم؟ این را باید عوض کنیم. چگونه؟

آیا با همین طرز فکر و ذهنیت موجود مسئولین اقتصادی‌مان می‌توانیم عوض کنیم؟

خیر. باید یک تحول عمیق در مدیریت و برنامه‌ها پدید بیاید. این هم کار یک حزب است. کار یک نماینده یا وزیر نیست.

شما به نوسان قیمت دلار اشاره کردید. دراین افزایش نرخ ارز از طرف دولت فقط سکوت را دیدیم. چرا مسئولین و مقامات مسئول سکوت اختیار کرده اند و برای اقناع افکار عمومی هم که شده صحبتی نمی‌کنند؟

علت این است که همه این دولت‌ها در یک ذهنیت هستند. نگاهشان نگاه حاصل از درس‌های دانشگاهی است که خواندند و اکثرا غرب‌گرا و غرب‌زده است. اتفاقا آدم‌های خیلی خوبی هستند و بد نیستند. حالا وقتی می‌خواهد بیاید روی ارز تصمیم بگیرد نمی‌تواند.

چون آگاه به اقتصاد مردمی ما نیست، لذا تصمیمی که می‌گیرد در اتاق دربسته است. وزیر اقتصاد ما خیلی آدم خوبی است و در زیربنا هم آقای خاندوزی خوب کار کرده، اما در مسأله می‌آید بررسی می‌کند می‌گوید کل طلافروش‌ها باید سرمایه طلایشان را ببرند در شناسه و به دولت اطلاع بدهند چقدر است.

این، چون وارد نیست در مسائل اقتصاد مردمی ما، نمی‌داند که یک کاسب به اندازه ۵ برابر سرمایه‌اش از اعتبارش استفاده می‌کند. یعنی اگر بخواهد بیاید سرمایه‌اش را بگویند و رو کند، اعتبارش کم می‌شود. بعد باید ببینیم در جهت چیست. اخیرا یک کار بسیار ناشیانه دیگرکرده اند و گفته اند هرکسی واریز به حساب کارتش از ۳۵میلیون تومان بیشتر باشد، این مشکوک به تجارت است و باید مالیات بدهد. اصلا مشکوک به تجارت، می‌شود مالیات؟ اصلا نماز هم می‌خواند اگر شک‌دار باشد می‌گویند به شک اعتنا نکن. این چیست؟ می‌روند در اتاق‌های دربسته می‌نشینند، نمی‌داند که این تصمیم هیچ‌گونه خاصیتی ندارد. یا در مجلس می‌رود قانون مالیات در منزل‌های خالی را تصویب می‌کند. هیچ تأثیری داشت؟ خرید، فروش، اجاره. مسکن را چه کار می‌خواهیم کنیم؟

وزیر صمت قادر به کنترل قیمت نیست

قیمت‌ها بالا است، چرا، چون آقای وزیر صمت قادر به کنترل قیمت‌ها نیست. خیلی هم آدم خوبی است و دلش می‌خواهد کار کند، اما نمی‌تواند. چرا نمی‌تواند؟ چون آن تفکر لازم را ندارد و لذا شما ملاحظه می‌کنید که اینجا مغازه قیمت یک جنسی ۵۰۰ هزار تومان است، آن طرف ۶۵۰هزار تومان است، این طرف ۳۰۰ هزار تومان. چرا نمی‌تواند جلوی این را بگیرد و ثبات ایجاد کند؟

این اصل قضیه‌اش این است که ما ثبات قیمت‌ها پدید بیاوریم. این است که ما هر روز بیاییم بنویسیم به جای اینکه درآمد را محاسبه کنند و برآورد کنند و هزینه‌ها را در آن ردیف بدهند. هزینه‌های موجود دولت را برمی‌دارند و تورم را روی آن اضافه می‌کنند می‌دهند و کسری بودجه ایجاد می‌شود و باعث می‌شود دولت که بزرگترین مصرف‌کننده است، خودش دچار مشکل می‌شود. این را نمی‌خواهیم عوض کنیم؟ این نیاز به تحول دارد.

به شدت مخالف سهم‌خواهی هستیم

قبلا گفته بودید حزب موئلفه ۲۰۰ کاندید در شهرستان‌ها و ۲۰ و اندی در تهران دارد، در صورت کرسی گرفتن این نامزد‌ها آیا حزب موئلفه برنامه و راهکار مناسبی برای سامان دادن این اقتصاد آشفته دارد؟

ما در حزب مؤتلفه اسلامی در مورد مسائل مهم کشور از آب گرفته تا کشاورزی، صادرات، واردات، ارز، اقتصاد، حرف و برنامه داریم و روی آن‌ها کار می‌کنیم. مدیر هم داریم. پشتوانه مردمی هم داریم. پشتوانه حزبی هم داریم و لذا در همین انتخابات، انتخابات‌مان را داریم پیگیری می‌کنیم.

با تشکل گسترده که یکی از سوالات‌تان هم این است که ما بالای ۲۰۰ نفر را در استان‌ها قطعی کردیم. در تهران هم ۲۰ و خورده‌ای نفرمان قطعی است و با بقیه دوستان هم می‌گوییم شما می‌توانید یا با ما برمبنای انتخاب اصلح ارجح براساس شاخص‌ها هماهنگ شوید و ما هم اگر ببینیم برای شما اصلح بود قبول داریم. به شدت مخالف سهم‌خواهی هستیم. این‌ها امانت الهی است؛ بنابراین فهرست‌مان یک فهرست و شعارمان تحول و تکامل است. معتقدیم نمایندگانی باید بروند که تحول‌شناس و تحول‌آفرین باشند.

فکر می‌کنید چند درصد کرسی‌های مجلس را حزب مؤتلفه در اختیار بگیرد؟

ما الان نمی‌توانیم درصد بگوییم. انشاء‌الله مردم این احساس را کنند که با حزبی با ۶۰ سال سابقه، با پاکی، سلامت و مدارا با همه، به دور از تندروی و کندروی و این حرفا و افراطی‌گری، همراهی کند.

حزبی که هرجا هم رفته خدمت کرده، شما در اختلاس‌های این سال‌ها یک ردپا از یک مؤتلفه گیر نمی‌آورید. مردم اگر جمع شدند و به این فهرست رأی دادند امیدواریم یک رأی اکثریتی بگیریم.

این دولت با رویکرد مبارزه با فساد و شعار فسادزدایی روی کارآمد. در همین دولت داستان چای دبش پیش آمد. اولش گفتند برای دولت قبل است و بعد با ورود قوه قضاییه داستان تغییر کرد. با این حال تاکنون نه اسمی مطرح شده و نه مسئولی آمده و در آن مورد توضیحاتی به مردم داده است، چرا؟

شما خیال می‌کنید اگر دولتی دیگر سرکار بیاید، این نفس انسانی و عناصر سوء‌استفاده‌گر تمام می‌شوند؟ تمام نمی‌شوند. در چین این‌هایی را که خلاف می‌کنند اعدام می‌کنند. زندان و این‌ها نیست، اما باز هر روز اعدام می‌کنند. نفس انسانی و جامعه انسانی یک گونه‌ای است، یک قاچاقچی حاضر نیست از تکرار قاچاق دست بکشد، چون زیاده‌خواهی دارد. پس در هر دولتی اتفاقات غیرصحیح هم اتفاق می‌افتد.

پس چرا معرفی نمی‌کنند که آقای X و آقای Y در این موضوع دخیل بودند؟

چون دست او نیست، دست قوه‌قضائیه است. نمی‌شود همین الان آقای دولت بگوید این و این و این؟ باید به قوه‌قضائیه برود.

می‌توانیم بگوییم به صرف نزدیک بودن به انتخابات مماشات می‌کند؟

حالا گاهی هم مماشات و تسامح می‌کنند. همه این دولت‌ها در طول این سال‌ها. آیا واقعا دولت‌ها فاسد بودند؟ نه. من هرگز قبول ندارم و دلیل هم دارم. بازی سیاسی هم قبول ندارم که همه بد و سیاهند فقط ما خوبیم. این‌ها حرف‌های بی‌خود است. هر دولتی سرکار آمده یک نظام نوپاست و درگیر بحث فلان است وهمه‌طور آدم داشته است.

آقای روحانی اهل فساد نبود

اینکه ما بگوییم نفس اماره و زیاده‌طلبی‌ها از بین می‌رود اشتباه است، اما به فساد‌ها رسیدگی می‌کنند. شخص آقای رئیسی اهل فساد و خلاف است؟ همین آقای روحانی اهل فساد است؟ نیست.

فساد با عذرخواهی تمام نمی‌شود

حالا چرا دولت حداقل نمی‌آید از افکار عمومی یک عذرخواهی کند یا مسئولی را بیاورد پاسخ بدهد که این اتفاق افتاده و به زودی اعلام اسامی می‌کنیم؟

خیلی‌هایشان می‌آیند عذرخواهی می‌کنند البته فساد با عذرخواهی تمام نمی‌شود. من که دولت دستم نیست. هروقت دولت حزبی مؤتلفه شکل گرفت شما همه این‌ها را بگو. ما نشان دادیم که آدم‌های قاطع مثل لاجوردی و رجایی داریم که شما یک ذره نمی‌توانید فساد از آن‌ها پیدا کنیم. ما باید به نحوی عمل کنیم که این فساد‌ها پدید نیاید.

منبع: فرارو

کلیدواژه: اصولگرا دولت قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل آقای احمدی نژاد فهرست واحد یک فهرست واحد آقای قالیباف شورای ائتلاف اصلاح طلبان فکر می کنید آقای خاتمی جامعه مدنی شورای وحدت یک فهرست اصلاح طلب سهم خواهی فهرست ها هم داریم دولت ها تشکل ها کشور ها غرب زده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۳۳۷۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است

روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.

این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید.

آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد.

محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌وچل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟!

اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید!

شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

دیگر خبرها

  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان مقابل جنجال مهدی نصیری /براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری
  • اصلاح‌طلبان درباره روند بررسی صلاحیت‌ها چه گفتند؟